فداییان یوسف فاطمه(عج)

فداییان یوسف فاطمه(عج)

*سلام علی آل یس *

مراسم هفتگی هیئت هر دوشنبه بعد از نماز مغرب و عشا در میعادگاه همیشگی، به آدرس :
" انتهای اشرفی اصفهانی خیابان طالقانی کوچه چهارم منزل بردار سمیعی"
برگزار میشود.

برنامه های مراسم هفتگی:
- قرائت قرآن کریم
- قرائت زیارت عاشورا/ حدیث شریف کساء
- سخنرانی
- روضه خوانی

جهت اطلاع از زمان برگزاری و برنامه های جلسات، عبارت " یا مهدی" را به سامانه پیامکی هیئت ارسال نمائید.

شماره سامانه پیامکی :

" 30006132400000 "

"""ضمنا آخرین تغییرات و اخبار هیئت را در بخش "اطلاعیه ها" میتوانید بخوانید"""

پذیرای دلنوشته ها و سخنان ناب شما در بخش دلنوشته ها هستیم.


- پست الکترونیکی هیئت:

" fadaeeian@gmail.com "

........... یا رفیق من لا رفیق له...........

اسلایدر

حدیث

پیوندها

تشنگى بر حسین علیه السّلام سخت شد، و بر مرکب مسنّات نشسته و اراده فرات را نمود و

این در حالى بود که برادرش عباس در پیش رویش، قرار داشت.

لشکر عمر بن سعد متعرّض آنان شدند، مردى از بنى دارم تیرى به سوى حسین علیه السّلام 

گشود که به زیر زنخ امام اصابت کرد، امام تیر را کشید و دست زیر زنخ گرفت

 تا دو کف دست از خون آکنده شد و آن را پرتاب کرد و گفت:

«خداوندا حقّا از آنچه به فرزند دختر پیامبر شده و مى‏شود نزدت شکایت دارم».

بعد عبّاس را از حسین علیه السّلام جدا کردند و او را احاطه نمودند

تا آن که وى را شهید نمودند- 

قدس اللَّه روحه- حسین علیه السّلام در مرگ برادر بشدّت گریست و شاعر در این باره مى‏گوید:

      

   أحقّ النّاس أن یبکى علیه             فتى أبکى الحسین بکربلاء

 سزاوارترین مردم به این که برادر گریسته شود جوانمردى است که

(شهادتش) حسین را به گریه آورد

      

  أخوه و ابن والده علیّ             أبو الفضل المضرّج بالدّماء

 برادرش و پسر پدرش على، ابو الفضلى که با خونش سرخ رو گردید

        

 و من واساه لا یثنیه شی‏ء             و جادله على عطش بماء

 او که با حسین مساوات و مواسات کرد حتّى در تشنگى با او مواسات کرد

راوى گوید: و آنگاه حسین علیه السّلام، دشمن را به مبارزه فرا خواند،

و هماره هر کس که به مبارزت با حضرتش قدم پیش مى‏نهاد به دست او راهى جهنّم مى‏گردید

 تا آن جا که کشتار عظیمى بنمود و در همان حال مى‏فرمود:

         القتل أولى من رکوب العار             و العار أولى من دخول النّار

شهادت از پذیرش ننگ اولى، و ننگ از ورود در آتش اولى است

یکى از راویان گوید: به خدا سوگند ندیدم مردى را که فرزندان و اهل بیت و

یارانش کشته شده بار این همه دردها و رنجها را به دوش کشیده

مع الوصف این‏گونه دلیرانه در صحنه نبرد ابراز شجاعت و رشادت کند

تا آن جا که دشمن هم پشت هم به صورت گروهى به جنابش یورش برده

حضرت با شمشیرش به آنان حمله‏ور شده دشمنان چون گلّه بز در برخورد با

گرگ مى‏گریختند،

حضرت گاه به صفوف فشرده سى هزار نفرى دشمن حمله مى‏کرد

و آنان را به هزیمت مى‏برد و دشمن چون ملخ پراکنده مى‏شدند

و امام به مکانش بازگشته مى‏فرمود:

 «و لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلىّ العظیم».

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۲/۰۸/۲۲
  • ۵۹۱ نمایش

نظرات (۱)

  • ... خادم الزهرا
  • ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...

    تلنگر :برای سرباز ولایت فرق ندارد فرق ندارد علمدار باشد یا آب آور.لازم نیست امام صراحتا بگوید آب بیاور . امیر لشگر وقتی سقا میشود هم اهل حرم دلگرم میشوند و هم دشمنی که امان نامه آورده مفتضح میشود
    پاسخ:
    کلنا عباسک یا زینب(س).
    ............
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">