خاطره شهید
%D
کوخ نشینان امام
زمستان بود و دم غروب یک مرد کرد با زن و بچه مونده بودن وسط راه.من و علی(شهیدعلی چیت سازیان) هم از منطقه برمی گشتیم . تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون . پرسید : کجامیرین ؟ مرد گفت : کرمانشاه . علی گفت : رانندگی بلدی ؟ کرد گفت بله بلدم ! علی دم گوشم گفت : سعید بریم عقب . مرد با زن و بچه اش رفتن جلو و ماهم عقب تویوتا . عقب خیلی سرد بود، گفتم : آخه این آدم رو میشناسی که این جور بهش اعتماد کردی ؟ اون هم مثل من میلرزید، لبخندی زد و گفت : آره ، اینا همون کوخ نشینانی هستن که امام فرمود به تمام کاخ نشین ها شرف دارن . تمام سختی های ما توی جبهه به خاطر ایناس
حیات طیبه شماره104
- ۹۲/۰۴/۱۲
- ۵۱۴ نمایش