شبهه چهارم
- ۱ نظر
- ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۱۰
- ۴۵۰ نمایش
همانا وفا توام با صداقت است و هیچ سپری چون وفا بازدارنده از گزند نیست. وآن که اطلاع از محل بازگشتش دارد هرگز بی وفایی نکند. و در دورانی زندگی می کنیم که مردمش مکر را زیرکی شمرده،و بی خردانشان را چاره ساز خود می دانند. خداوند آنها را کیفر دهد. چراچنین فکر می کنند؟ و گاهی اتفاق افتاده که شخص دانا از چاره کار آگاه است،اما فرمان خداوند مانع چاره اندیشی او می شود. پس آگاه و توانا بر سرانجام کار، چاره را رها مکند تاکسی که بیم و پروای دین ندارد،وقت را غنیمت بداند و سود و منفعت آن را برگیرد.
نهج البلاغه خطبه 41
رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله :
مَن أحَبَّ أن یَلقَى اللّه َ طاهِرا مُطَهَّرا فَلْیَلْقَهُ بزَوجَةٍ .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
هر که دوست دارد که پاک و پاکیزه خدا را دیدار کند ، با داشتن همسر به دیدارش رود .
بحار جلد 18
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
رمضان 91 در استان مازندران بحثها ضبط میشود. موضوع بحث به مناسبت اینکه پیغمبر به امیرالمؤمنین فرمود: بهترین کار در ماه رمضان ترک گناه است، میخواهیم راجع به گناه صحبت کنیم. کتابی هم راجع به گناهشناسی است، 25، 26 سال پیش نوشته شده که آن هم بحثهای تلویزیون بود، منتهی حرفهای جدید زیادی جمع کردم که در آن کتابها نیست.
موضوعی که الآن داریم این است که آثار و عواقب گناه چه میشود، 50، 60 مورد است.
در یک جلسه شش موردش را گفتم. ببینیم در این جلسه چند تا را میگوییم.
موضوع: آثار گناه. شش مورد را گفتیم.
اللهم صل علی جعفر بن محمد الصادق خازن العلم الداعی الیک بالحق النور المبین اللهم و کما جعلته معدن کلامک و و حیک و خازن علمک و لسان توحیدک و ولی امرک و مستحفظ دینک فصل علیه افضل ما صلیت علی احد من اصفیائک و حججک انک حمید مجید
سوال:
آبهایى که در چالههاى موجود در خیابانها جمع مىشود، پاک است یا نجس؟
پاسخ:
این آبها محکوم به طهارت هستند.
khamenei.ir
حضرت امام صادق علیه السلام:
رو قیامت که میشود خداوند عالم و عابد را بر می انگیزد، هنگامیکه هر دو در برابر خداوند ایستادند به عابد گفته میشود به سوی بهشت رهسپار شو ولی به دانشمند می گوید بایست و به خاطر آنکه مرددم را خوب و نیکو تربیت کردی از آنان شفاعت کن.
بحارالانوار ج 8 ص 56
جلسه هئیت امشب باز جور دیگری بود
از همان اول ،از شروع دعای فرج بغض ها ترکید حال و هوا زمینی نبود
آسمانی بودند ،آسمانی و فرشته ها می دانستند که آب هوای این آسمان بارانی است
دل ها از غم فراق در آتش بود وسوز صدای آقا جعفر هیزم بر آتش
چقدر زیباست که صورتها از گریه تر باشد و بلند بگویی اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن....
با دلت غرق زیارت شوی و همراه تمام فرازهایش با بغض لعن کنی و با سوز سلام بدهی ،
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث رمضان 91 را داریم. موضوعی را که انتخاب کردیم یک موضوعی است که اگر نگویم همه، اکثر قریب به اتفاق ما گرفتار آن هستیم. حالا پررنگش یا کمرنگش. بحث گناه!
یک روز پیغمبر اسلام از ماه رمضان تعریف میکرد. چه ماهی است، چه ماهی است، «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّه» (وسایلالشیعه/ج10/ص313) ماه خداست، رحمت در آن است، برکت در آن است. خدا چقدر آدم را میآمرزد. یک آیه قرآن خواندن ثواب یک ختم قرآن را دارد. به کوچکترها رحم کنید. به پیرمردها احترام کنید. هر کسی یک نفر را افطار دهد، چقدر ثواب دارد، امیرالمؤمنین هم پای سخنرانی نشسته بود، بلند شد. گفت: یا رسول الله! بهترین کار چیست؟ فرمود: «وَرَع» تقوا، دوری از گناه. گفت: بسیار خوب. نشست، وقتی نشست پیغمبر گریه کرد. گفت: یا رسول الله! یک سؤالی کردم، گریه نداشت. گفت: تو را در همین ماه رمضان شهید میکنند.
داریم ادای آدم هایی را درمی آوریم که فقر را فهمیده اند
که گرسنگی را نفس کشیده اند.
داریم ادای آدم هایی را درمی آوریم که
جهانی فکر می کنند و منطقه ای عمل می کنند.
خودمانیم.
تغافل چیز بدی هم نیست.
اینکه تو اصلاً اسم روستای خوش آبادِ فامنین را هم نشنیده ای؛
اینکه بغض دختران سراوک را نَگِریسته ای
و اینکه نمی دانی امیرمحمد شش ساله
با اسباب بازی کهنه ی تو ذوق می کند؛
خیلی هم چیز بدی نیست.
به غربت لیلا هم فکر نکن.
به کتاب سال فکر کن
و به شعارهایی که هیچکس را به آسمان نمی رساند.
منبع:
ensanin.blogfa.com
اکبر هاشمی رفسنجانی:
در مورد حزب الله که شیعه و بخش عمده ملت لبنان است و در تاریخ همیشه مظلوم بوده هم برای فلسطین و هم برای لبنان. اینها قابل دفاع بوده هست. به شرط اینکه ما از اینها برای مزاحمت دیگران استفاده نکنیم و اینها هم کار خودشان را بکنند. وقتی که نظام نخواهد در دنیا ماجراجویی بکند، اینگونه مسائل قابل تحمل است.
مردم به دلیل نگرانی از آینده کشور، خطر وجود جنگ، شرایط سخت به لحاظ اقتصادی و وجود یک فضای امنیتی تشخیص دادند که باید تغییراتی در کشور ایجاد کنند. آنها با حضورشان در پای صندوقهای رای تغییراتی را به وجود آوردند که اگر قرار بود همین تغییرات در کشورهای دیگر رخ دهد این کار حتما با جنگ و خونریزی به وقوع میپیوست
اگر اعتدال یعنی
خودباختگی، غربزدگی، دنیا دوستی و عوام فریبی
من معتدل نیستم
یک تند روی تمام عیار هستم
سوال:
آیا اگر قصد خواندن قضاى نماز صبح را داشته باشیم باید آن را بلند بخوانیم یا آهسته؟
پاسخ:
واجب است که قرائت حمد و سوره در نمازهاى صبح و مغرب و عشا چه ادا باشد و چه قضاء در هر حالى بلند باشد، حتى اگر قضاى آنها در روز خوانده شود، و اگر عمداً بلند خوانده نشود، نماز باطل است.
khamenei.ir
حرفی بگوی و از لب خود کام ده مرا
ساقی! زپا فتاده شدم،جام ده مرا
فرسوده دل ز مشغله ی جسم و جان،بیا
بستان زخود،فراغت ایام ده مرا
رزق مرا،حواله به نامحرمان مکن
از دست خویش،باده ی گلفام ده مرا
بوی گلی،مشام مرا تازه می کند
ای گلعذار! بوسه به پیغام ده مرا
عمرم برفت و حسرت مستی زدل نرفت
عمری دگر ز معجزه ی جام ده مرا
ای عشق! شعله بر دل پر آرزو بزن
چندی رهایی از هوس خام ده مرا
جانم بگیر و جام می از دست من مگیر
ای مدعی هرآنچه دهی،جام ده مرا
مرغ دلم به یاد رفیقان به خون تپید
یارب! امید رستن از این دام ده مرا
بشکفت غنچه ی دلم ای باد نوبهار
خندان دلی بسان"امین" وام ده مرا
تخلص حضرت امام خامنه ای ((امین))
إنَّ رِیاضَ الجَنَّةِ المَساجِدُ
اگر قرار باشد آمریکا بین اسد و این نیروهای خیلی خیلی بد بد یکی را انتخاب کند این نیروهای بد را انتخاب می کند یعنی اگر به آمریکایی بگویند شما باید بین اسد و طالبانی ها یکی را انتخاب کنید طالبانی ها را انتخاب می کنند و می گویند سر به تن اسد نمی خواهیم باشد. نه به خاطر اسد. بلکه به خاطر ایران. چون استراتژی آمریکا در منطقه این است که دست و پای ایران را در منطقه ببندد. سوریه شاهراه ایران به لبنان و حزب الله برای کارهایی که در آنجا می کرده است.
هنوز فقط چهار سال از فتنه 88 گذشته است و شگفتا که برخی چنان بیصبرند که در همین فاصله کم میخواهند حقایق آن اتفاق را قلب کنند و ماجرا را وارونه جلوه دهند. تقلیل «جرم نا بخشودنی» و «گناه بزرگ» فتنه گران به اختلاف نظر، و تبدیل آن «ظلم بزرگ» به اعتراضی کوچک اتفاق عجیبی است که در سایه اهمال دستگاههای مسئول در برخورد با فتنهگران اتفاق افتاده است.
به گزارش رجانیوز، صحنه رای اعتماد نمایندگان به وزرای پیشنهادی دولت یازدهم هم فرصتی بود تا این جریان بار دیگر سعی در چنین امری داشته باشند. و تاسفآورتر اینکه برای اینکار از رهبر انقلاب مایه میگذاشتند و ادعاهای باطل خویش را به منویات ایشان مستند میکردند.
کاظم جلالی رئیس فراکسیون رهروان ولایت و رئیس مرکز پژوهش های مجلس و نزدیکترین چهره سیاسی مجلس نهم به علی لاریجانی، اولین نماینده ای بود که در نطق ابتدایی خود در دفاع از کلیات برنامه دولت یازدهم، مطالبه کنندگان این موضوع را مورد حمله قرار داد و با تاکید بر این که ملاک در موضوع فتنه مرّ فرمایشات رهبر معظم انقلاب است، گفت: در داخل مجلس برخی فضاسازیهای حرفهای انجام دادهاند و این فضاسازیها به نفع کشور نیست. بیتردید معیار ما در خصوص بحث فتنه بیانات مقام معظم رهبری است و هر کس که در فتنه است نباید عضو کابینه باشد. ما باید به مر فرمایشات مقام معظم رهبری عمل کنیم و اینکه کسانی در ستاد افرادی بودند که از سوی شورای نگهبان تایید شدند ، آیا میتوان آنها را فتنهگر حساب کرد؟ کسانی که به کاندیداهای دیگر رای دادند را میتوان فتنهگر حساب کرد؟ آیا کسانی که در چارچوب قانون به نتایج انتخابات اعتراض کردند را میتوان فتنهگر حساب کرد؟ بطور حتم آنها فتنهگر نیستند.
تقریباً بیست ماه از رونمایی «پایی که جاماند» میگذرد و استقبال کمنظیر کتابخوانها از این اثر به تنهایی گواه محکمی بر قوت آن است. خاطرات سید ناصر حسینیپور از دوران اسارت در چنگال بعثیها چنان تکاندهنده است که خواندن بخشهای تکثیر شده آن در سایتها و جراید، هر کسی را وسوسه میکند تا حتما فرصتی را به مطالعه تمام آن اختصاص دهد. و اتفاقا همین تکاندهنده بودن بخشهای مربوط به رفتار بعثیهاست که موجب شده است مزیتهای دیگر این کتاب چندان به چشم نیاید.
شکنجههایی چون «کابل، باتوم، شلنگ و چوب خیزران، اسکان در توالت خیس و نجس، فروکردن سر درون توالت برای خوردن مدفوع، کندن ریش با انبر، خوابیدن روی زمین داغ، بیهوشی از تشنگی، بستن آب و مکیدن لوله خالی برای یک قطره آب، سوزاندن ابرو، سیلی زدن به گوش همدیگر، قضای حاجت در داخل خوابگاه از شدت فشار وقتی که نمیگذارند بچهها به دستشویی بروند، ادار کردن روی سر بچهها» و... انصافاً بقدری تکاندهنده هستند که هیچ عجیب نیست اگر بزرگترین برگ برنده این کتاب افشای همین جنایتهای زندانبانهای بعثی نام بگیرد.
اما «پایی که جا ماند» روایتهای ناب دیگری هم دارد. اگر کسی قبل از دست گرفتن این کتاب کمی درباره آن خوانده باشد احتمالاً صد صفحه اول را به نیت رسیدن به بخشهای اسارت ورق خواهد زد در حالی که همین صد صفحه بخشهایی را در برمیگیرد که توجه به آنها خالی از لطف نیست.
روایت دقیق و روان حسینیپور از «پد خندق» و آنچه قبل از سقوط این جبهه در آن گذشته است بسیار خواندنی و تاثیرگذار است. شاید اگر همین روایت و توصیف جانفشانی رزمندگان برای حفظ این بخش از خط مقدم نبود، باور کردن ایستادگی آنها در برابر شکنجههایی که در صفحات بعد قرار بود بیاید کمی سخت میشد. راوی در این بخش تصاویری را پیش چشم خواننده قرار میدهد که باور کردنش آسانتر از باور کردن آن شکنجهها نیست:
«توان بچهها تحلیل رفته بود و مهماتشان رو به اتمام بود. امکان ارسال مهمات و آذوقه به پد خندق غیر ممکن بود. تمام عقبه دست عراقیها بود. بچهها از تشنگی نا نداشتند. آب جزیره مجنون آشامیدنی نبود. حدود ساعت چهار و نیم بعد از ظهر تیراندازی بچههای خندق قطع شد. در آخرین لحظات بچهها با سنگ و کلوخ با دشمن میجنگیدند! این آخرین فرصت و گلوله بچههای خندق بود. وقتی دشمن از خاکریزهای پد بالا میآمد بچهها با سنگ، کلوخ و تکه بلوک جلوی دشمن میایستادند. عراقیها در طول جنگ کمتر با پرتاب سنگ و کلوخ از سوی رزمندگان ایرانی مواجه شده بودند. این کار بیشتر از لرها در جبهه سر میزد. آنها که خیال میکردند نیروهای ایرانی به سمتشان نارنجک پرتاب میکنند، خودشان را از قایق توی آبهای جزیره میانداختند...»
باور میکنید؟! باور میکنید که عدهای از بسیجیها تا آخرین توان و آخرین گلوله برای حفظ نقطهای استراتژیک مبارزه کنند و در حالی که مطمئن هستند تا دقایقی دیگر امکان عقب نشینی هم از بین خواهد رفت، پا پس نکشند؟ رعب و وحشتی که خدا در دل دشمنان انداخته اشت تا از ترس نارنجکهایی که البته چیزی جز پاره سنگ و کلوخ نیست خود را درون آب بیاندازند قابل باور است؟
صد صفحه ابتدایی «پایی که جاماند» که زیر سایه قسمتهای تکاندهنده مربوط به شکنجهها مانده ، پر است از این روایتها. اگر این کتاب را برای مطالعه دست گرفتید حتماً این بخش را با دقت بیشتری بخوانید.
نکته دیگری که در «پایی که...» وجود دارد و آن را دلچسب میکند صداقت راویست. رسانهای شدن چهره سید ناصر حسینی پور چهل ساله که موها و محاسنش یکی در میان رو به سپیدی گذاشته است، باعث شده تا خواننده در برخی اوقات فراموش کند که راوی ماجراهای کتاب نه این مرد جا افتاده که پسری شانزده ساله است! گاه وقتی کتاب را میخوانیم ناخودآگاه چهره حسینیپور میانسال در ذهنمان نقش میبندد در حالی که همه این ماجراها در زمان شانزده سالگی او اتفاق افتاده است.
حسینیپور –چه خودآگاه و چه ناخودآگاه- در جای جای کتاب نوجوان شانزده ساله بودن خویش را یادآوری کرده است و هیچ ابایی نداشته تا با نوشتن برخی حالات و احساسات نوجوان بودن راوی را نشان دهد. حسینیپور صادقانه خودش را روایت کرده و بدنبال ساختن هالهای قدسی پیرامون خویش، نبوده است و به همین دلیل به راحتی اط دلبستگیاش به یک دوچرخه 28 میگوید:
«باید به خودم میقبولاندم دارم اسیر میشوم. سعی کردم همان لحظه از تمام دلبستگیهایم دل بکنم... همه تعلقات و دلبستیهایم جلویم رژه میرفت. از دنیا فقط یک دوچرخه 28 داشتم... برای اینکه راحتتر جان دهم باید از دلبستگیهایم دل میکندم. از پدرم، خانوادهام، خودم، دوچرخهام...»
یا
«سربازجوی مسن که تا آخر بازجویی احترامم را داشت، گفت:
- چه آرزویی داری، آرزو داری آزاد بشی؟
دلم میخواست بهش بگویم من الان تنها آروزیی که دارم این است که شما اجازه بدید این پارچ شربت پرتقال روی میز را سر بکشم! خدایی در یک لحظه خواستم همین را بگویم.»
همین صداقت راوی و گفتن از خواستههای کوچک و بعضاً ضعفهایش است که اعتماد خواننده را جلب میکند تا به تمشای صحنههای باور نکردنی که او نقل میکند بنشیند.
«پایی که جاماند» قطعاً سندی است ماندگار از آزادگی آزادگان و دلاوری رزمندگان هشت سال دفاع مقدس.
rajanews.com
چقدر جای خالی این اسمس در گوشیهایمان تو ذوق می زند
مشترک گرامی مشارکت در ساخت صحن حرم ائمه بقیع علیه السلام ..جهت دریافت اطلاعات بیشتر عدد110 را به شماره.........
آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه...
امروز را کسی از یاد نخواهد برد... روزی را که دست شیطان از آستین وهابیت بیرون زد
اما تاریخ در حال تکرار است
وهابیت همان وهابیت است و اینبار بجای بقیع، زینبیه...
اما شیعه امروز جور دیگریست ...امروز می خواهیم با گوشت و پوستمان معنی کنیم انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم را...
شیعه مقتدایی چون عباس(ع) دارد و خوب میداند عباس(ع) برای زینب(س)یعنی چه.....
اما شیعه بازیچه قرار نمی گیرد.....شیعه نظم دارد مطیع امر ولی است.....مطیع
اشک نریز حضرت آقا
دل ما که هیچ
هوای آسمان را دارید؟
حضرت امام همواره دغدغه های فراتر از زمان داشتند
از عمده دغدغه های ایشان گرفتار شدن روحانیت در جاده خاکی های بن بست رسیده دنیا بود. که نکند روحانی بشود آلت دست دشمن که نکند روحانی شود عروسک خیمه شب بازی استکبار! همان چیزی که سال های سلطنت پهلوی از بسیاری از حجتیه ای ها ساخته بودند که کبریت بی خطر حکومت باشید و دم نزنید و ذکر بگویید.ما هم کاری به کار دینتان نداریم.
امروز هم هستند طلبه هایی که خواسته یا ناخواسته شده اند صدای امریکا!
یکی میشود امروزی
یکی میشود تجدد خواه و زبان مدرنیته
یکی هم میشود ...
فرقی هم ندارد پیشوند آیت الله بهت خورده باشد یا حجت الاسلام...
میشوی عمله استکبار
میشوی کدیور!!!
یادمان باشد اسلام طلبه ی مسلمان میخواهند نه مانکن عمامه به سر
یادمان باشد اسلام طلبه ولایتمدار میخواهد نه خود رای سکولار مسلک
یادمان باشد روحانیت نماد اسلام است
حضرت امام (ره):
(من به طلاب عزیز هشدار میدهم که علاوه بر اینکه باید مواظب القائات روحانی نماها و مقدسمآبها باشند، از تجربه تلخ روی کار آمدن انقلابی نماها و به ظاهر عقلای قوم که هرگز با اصول و اهداف روحانیت آشتی نکردهاند عبرت بگیرند که مبادا گذشته تفکر و خیانت آنان فراموش و دل سوزیهای بیمورد و ساده اندیشیها سبب مراجعت آنان به پستهای کلیدی و سرنوشت ساز نظام شود)
(صحیفه امام جلد ۲۱صفحه "285")
چرا صاحب این چشم ها مدت هاست با ما مردم ولایتمدار غریبه هستند؟
دنیا.........
پناهیان:
کسانی که در راه حق سختی نکشند، همان سختی را در راه باطل خواهند کشید/ اگر امروز ذرهای در مقابل دشمن کوتاه بیاییم، فردا باید از تروریستهایی که در سوریه هستند در کشور خودمان پذیرایی کنیم
سکونى از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که:
از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم سؤال شد:
کدامیک از مردان بهترند؟
فرمود: آن که چون فرود آید، کوچ کند.
سؤال شد:اى رسول خدا! او کیست؟
فرمود: آن کسى که چون از اول قرآن شروع به تلاوت مىکند آن را تا به پایان رساند و ختم کند، خواسته چنین شخصى حتما در نزد خداوند مستجاب است.
پاداش نیکیها و کیفر گناهان / ترجمه ثواب الأعمال، ص: 267
دعای روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّی فیهِ مِنَ النَّوافِلِ ، وَ أکْرِمنی فیهِ بِإحضارِ المَسائِلِ ، وَ قَرِّبْ فیهِ وَسیلَتی إلَیکَ مِنْ بَیْنِ الوَسائِلِ ، یا مَن لا یَشْغَلُهُ إلحاحُ المُلِحِّینَ .
عظیما خط و ذوقی از نوافل کرامت کن به این مسکین سائل
فراهم آور از بهرم وسائل عطا بنمای احضار مسائل
بفیض صحبت خوبان رسانم رسان در خدمت قطب زمانم
کنم چندان بدرگاه تو الحال که افسادم زلطفت گردد اصلاح
توهستی عالم سر خفیات تو واقف هستی و آگه ز نیات
توئی حاجت برآور حاجتم را ببخش از فضل سهو و غفلتم را
دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ ارْزُقنی فیهِ فَضْلَ لَیلَةِ القَدرِ ، وَ صَیِّرْ اُمُوری فیهِ مِنَ العُسرِ إلى الیُسرِ ، وَ اقبَلْ مَعاذیری وَ حُطَّ عَنِّی الذَّنبَ وَ الوِزْرَ ، یا رَؤُفاً بِعِبادِهِ الصّالِحینَ .
خدایا قسمتم کن لیلة القدر رخم از فضل قدرش ساز چون بدر
همه سختی کارم کن تو آسان ببخشایم بسلطان خراسان
الها عذرمن از لطف بپذیر پناه آوردم بگذر ز تقصیر
خجل ز جرم و از ورز و بالم ترحم کن نظر بنما بحالم
به آنهایی که برآنان رئوفی بده از عالم غیبم وقوفی
زتو عفو و زما جرم و گناه است گنه از بنده عفو از اله است
نباشد لطفت ارهمراه باما درآندم وای برما وای برما
خداوندا رحیم و مهربانی بکن با ما همان را که تودانی
توئی آمال قلب و آرزویم چو آگاهی ز حالم من چه گویم
براین بیچارگان تو یاوری کن بمظلومان ز رافت داوری کن
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
رمضان نود بحثمان رنگ و بوی سؤال و جواب دارد. در این جلسه و جلسهی بعد انشاءالله میخواهیم سؤالهای خانوادگی را جواب بدهیم. سؤالاتی در مورد مسائل خانوادگی، دلیل ازدواج در قرآن چیست؟ اصولاً اسلام چون دین فطری است، طبیعت انسان نیاز به همسر دارد و دینی که مطابق با فطرت است، باید ازدواج را اجازه بدهد، مثل اینکه مثلاً انسان فطرتاً نیاز به خنده دارد. ما باید برای خنده سایت داشته باشیم. آموزش و پرورش میتواند یک سایت خنده درست کند خندههای حکیمانه و خندههای حلال، دانشگاه میتواند یک سایت خنده راه بیاندازد. دهها هزار سایت هست. خوب یک سایت هم برای خنده حلال، ما چرا وقتی میخواهیم بخندیم سر به سر هم میگذاریم. عوض اینکه با هم بخندیم به هم میخندیم. زبان همدیگر را تقلید میکنیم. استان همدیگر را مسخره میکنیم. با مسخره کردن میخندیم. پیداست عرضهی خندیدن حلال را نداریم. انسان طبیعتش خنده میخواهد.
یکی از مراجع که مریض شده بود. دکتر گفته بود یک کسی بیاید آقا را بخنداند. و اگر آقا بخندد مشکلش حل میشود. کما اینکه گریه، گریه هم درمان است. خیلی افراد وقتی گریه میکنند یک خرده احساس میکنند، سبک شدند. یعنی هم گریه درمانی داریم، هم خنده درمانی. و قرآن هم هردو را قبول دارد. «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکى» (نجم/43) خدا هم میخنداند، هم میگریاند.
دین فطری باید ازدواج داشته باشد. ازدواج باعث آرامش روح است.
«جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها» (اعراف/189)
ازدواج برای 1- آرامش، قرآن چه میگوید؟ میگوید: «لِیَسْکُنَ» سکونت «إِلَیْها» همسر بگیر تا همسر برایت آرامش بیاورد. دیگر چه؟ باز یک آیهی دیگر میگوید: «لِتَسْکُنُوا إِلَیْها» (روم/21) «لِیَسْکُنَ»، «لِتَسْکُنُوا إِلَیْها» دو تا آیه داریم.
سوال:
فردى براى اولین بار مىخواهد خمس اموالش را حساب کند، خانه مسکونى که نمىداند با چه مالى آن را خریده، چه حکمى دارد؟ در صورتى که بداند آن را با مالى که چند سال پسانداز شده، خریده است، حکم آن چیست؟
پاسخ:
خانه مسکونى یا سایر لوازم زندگى را اگر احتمال مىدهد که با مالى که شرعاً متعلّق خمس نبوده (مانند ارث یا هبه) خریده باشد چیزى از بابت خمس آن بر او نیست، ولى اگر یقین دارد که آن را با درآمد کسب خود خریده است، لیکن نمىداند که آیا درآمد کسب را در بین سال صرف خرید آن کرده است یا پس از پایان سال و پیش از پرداخت خمس درآمد، باید با یکى از وکلاى ما مصالحه نماید و اگر یقین دارد خانه را از درآمد کسبى که چند سال پسانداز کرده است پیش از
پرداخت خمس آن خریده است، باید خمس آن درآمد پسانداز شده را بپردازد. و در مورد تنزّل ارزش پول احوط مصالحه با حاکم شرع است.
khamenei.ir