فداییان یوسف فاطمه(عج)

فداییان یوسف فاطمه(عج)

*سلام علی آل یس *

مراسم هفتگی هیئت هر دوشنبه بعد از نماز مغرب و عشا در میعادگاه همیشگی، به آدرس :
" انتهای اشرفی اصفهانی خیابان طالقانی کوچه چهارم منزل بردار سمیعی"
برگزار میشود.

برنامه های مراسم هفتگی:
- قرائت قرآن کریم
- قرائت زیارت عاشورا/ حدیث شریف کساء
- سخنرانی
- روضه خوانی

جهت اطلاع از زمان برگزاری و برنامه های جلسات، عبارت " یا مهدی" را به سامانه پیامکی هیئت ارسال نمائید.

شماره سامانه پیامکی :

" 30006132400000 "

"""ضمنا آخرین تغییرات و اخبار هیئت را در بخش "اطلاعیه ها" میتوانید بخوانید"""

پذیرای دلنوشته ها و سخنان ناب شما در بخش دلنوشته ها هستیم.


- پست الکترونیکی هیئت:

" fadaeeian@gmail.com "

........... یا رفیق من لا رفیق له...........

اسلایدر

حدیث

پیوندها

راویان حدیث مى‏گویند:

چون یک سال از تولّد حسین علیه السّلام گذشت دوازده فرشته بر پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله 

فرود آمدند که یکى به شکل شیر و دومى گاو نر، سومى به صورت اژدها، چهارمى به صورت 

آدمیزاده و هشت نفر به صور مختلفه بوده، با چهره‏هاى بر افروخته و چشمهاى گریان،

 با پرهاى گسترده، و مى‏گفتند: 

اى محمّد! زودا بر سر فرزندت حسین بن فاطمه علیهما السّلام آن آید که بر 

سر هابیل از قابیل آمد و زودا که اجرى چون اجر هابیل یافته و 

بر قاتلش کیفر قابیل خواهد بود. 

در آسمانها فرشته‏اى نماند مگر آن که بر پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله نزول کرد

و بعد از درود، او را در امر حسین علیه السّلام تعزیت گفت، و

از پاداش او سخن رانده تربت پاکش را

بر وى عرضه نمود. پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله مى‏فرمود:

خداوندا خوار دار هر آن کو که حسین را خوار دارد و بکش قاتلش را و کامروایش مدار.

چون حسین علیه السّلام دو ساله شد، پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله به سفر رفت و در بین راه 

بایستاد و استرجاع بگفت و چشمان مبارکش غرق در اشک شد. 

از علّت آن پرسیدند، فرمود:

این جبرئیل است که از سرزمینى به نام کربلا  در کنار شط فرات خبرم مى‏دهد که

 در آن جا فرزندم حسین بن فاطمه علیهما السّلام به شهادت مى‏رسد.

یکى پرسید:

یا رسول اللَّه کى او را مى‏کشد؟

فرمود: 

مردى یزید نام، گوئیا جاى شهادت و مدفنش را مى‏بینم.

بعد با حالت گرفته و اندوهگین از سفر بازگشت و به منبر رفت و خطبه خواند و پند داد،

در حالى که حسنین علیهما السّلام در نزدش بودند.

بعد از فراغت از خطبه دست راست را بر سر حسن علیه السّلام و دست چپ را

بر سر حسین علیه السّلام نهاد و سر به سوى آسمان برافراشت و گفت:

«خداوندا همانا محمّد صلّى اللَّه علیه و آله بنده و رسول توست و این دو عترت پاکم و خوبان 

ذرّیه و بنیاد خانواده‏ام مى‏باشند که در امّتم به جاى مى‏گذارم، و جبرئیل خبرم مى‏دهد:

این فرزندم مقتول و مخذول گردد، خداوندا شهادت را بر وى مبارک فرما، و او را از سادات 

شهداء قرار ده، و برکت را در قاتل و خاذلش قرار مده.

 «فضجّ الناس فی المسجد بالبکاء و النّحیب»، ضجّه مردم در مسجد با اشک و ناله برخاست.

پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: 

آیا مى‏گریید و یاریش نمى‏کنید؟

پیامبر صلوات اللَّه علیه و آله بازگشت و با چهره بر افروخته خطبه دیگرى ایراد کرد (امّا کوتاه) 

و در حالى که از چشم اشک فرو مى‏ریخت فرمود:

مردم! 

همانا من در بین شما دو چیز گرانبها (ثقلین) را به جاى گذاردم:

کتاب خدا و عترتم- اهل بیتم- نهاد و اصلم و میوه زندگیم، و این دو از من جدا نگردند تا در حوض

 بر من در آیند، الا که من منتظر آن دو مى‏باشم، و من از شما چیزى نمى‏خواهم‏

جز فرمان پروردگارم و آن مودّت به نزدیکان من است، پس بنگرید که

فردا در کنار حوض مرا نبینید در حالى که با اهل بیتم کینه‏توزى کرده، ستم نموده

و آنان را کشته باشید.

آگاه باشید که در قیامت سه پرچم از این امت بر من عرضه گردد:

رایتى سیاه تیره که فرشتگان را به ترس اندازد، نزد من توقف کنند، مى‏گویم:

شما کیانید؟ اسمم را فراموش مى‏کنند و مى‏گویند: ما موحّدان از عربیم.

مى‏گویم: 

من احمدم پیامبر عرب و عجم.

مى‏گویند:

ما از امت توایم اى احمد.

مى‏گویم:

بعد از من با کتاب پروردگارم و عترت و اهل بیتم چه کردید؟

مى‏گویند:

امّا کتاب را ضایع رها کردیم، و امّا عترتت را با تمام حرص از زمین برداشته و نابود کردیم.

من نیز از آنان روى بگردانم، و آنان را با چهره‏هاى سیاه در کمال تشنگى (به جهنم) برانند.

رایت دوم که به غایت سیاهتر از اوّل است در آید، به آنان گویم،

با ثقلین اکبر و اصغر، کتاب پروردگارم و عترت من چه کردید؟

 (در پاسخ) مى‏گویند:

امّا کتاب با آن مخالفت ورزیده، و امّا عترت، خوارشان کرده و بشدّت تار و مارشان کردیم.

مى‏گویم: 

از من دور شوید، آنان را نیز با چهره‏هاى سیاه و تشنگى (به دوزخ) برانند.

رایت سوم در کمال تابندگى و درخشندگى نمایان گردد، 

مى‏گویم:

شما کیانید؟

مى‏گویند:

ما اهل توحید و تقواییم، ما امّت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله‏ایم، ما بازمانده اهل حقّیم، حامل کتاب

 پروردگارمان، که حلالش را حلال و حرامش را حرام دانسته، و ذرّیّه پیامبر ما را دوست داشته،

آن چنان که از کیان خود یارى نموده آنان را یارى کرده و با دشمنان آنان جنگیدیم.

به آنان مى‏گویم:

بشارتتان باد، من محمّدم پیامبرتان، در دنیا چنان زیستید که گفتید،

و آنگاه آنان را از حوض خود سیراب کنم،

در حالى که سیراب و شادمانند به راه افتند و در بهشت 

در آیند و جاودانه در آن بخرامند.

گویند:

و مردم را ذکر شهادت حسین علیه السّلام عادت شده بود

و بزرگش شمرده رسیدن آن را چشم مى‏کشیدند.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۲/۰۸/۱۷
  • ۶۵۲ نمایش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">